تکنیکهای روانشناسی برای مدیریت زمان به افراد کمک میکنند تا بهرهوری خود را افزایش دهند، استرس را کاهش دهند و تعادل بهتری بین کار و زندگی شخصی برقرار کنند. این تکنیکها بر پایه شناخت عملکرد ذهن و رفتار انسان طراحی شدهاند. در ادامه به چند تکنیک مهم روانشناسی در این زمینه اشاره میشود:
قانون پارکینسون (Parkinson’s Law)
این قانون میگوید: «کار به اندازه زمانی که برای آن تعیین شده، گسترش مییابد.» بنابراین اگر برای یک کار معمولی زمان زیادی اختصاص دهید، ذهن شما همانقدر طول میکشد تا آن را تمام کند. راهکار: برای هر کار زمان مشخص و محدود تعیین کنید تا بهرهوری افزایش یابد.
تکنیک پومودورو (Pomodoro Technique)
بر اساس روانشناسی توجه، این تکنیک پیشنهاد میکند که کار را به بازههای ۲۵ دقیقهای (پومودورو) تقسیم کرده و بعد از هر بازه، ۵ دقیقه استراحت کنید. پس از چهار پومودورو، استراحت بلندتری (۱۵ تا ۳۰ دقیقه) در نظر بگیرید. این کار از خستگی ذهنی جلوگیری کرده و تمرکز را افزایش میدهد.
اولویتبندی با ماتریس آیزنهاور
در این تکنیک، کارها به چهار دسته تقسیم میشوند:
مهم و فوری
مهم ولی غیرفوری
فوری ولی غیرمهم
نه مهم و نه فوری
تمرکز باید روی دسته اول و دوم باشد. این روش به ذهن نظم میدهد و از اتلاف وقت جلوگیری میکند.
خودپاداشدهی و تقویت مثبت
بر پایه اصول رفتارگرایی، وقتی فرد برای انجام وظایف خود پاداشهایی در نظر میگیرد (مثلاً بعد از تکمیل یک کار، خوردن خوراکی مورد علاقه)، انگیزه افزایش مییابد و ذهن نسبت به انجام کارهای آینده همکاری بیشتری نشان میدهد.
شکستن اهداف بزرگ به وظایف کوچک
ذهن انسان در مواجهه با کارهای بزرگ دچار تنش میشود و آن را به تعویق میاندازد (پروکراسیتینیشن). با تقسیم کارها به گامهای ساده و کوتاه، مغز احساس موفقیت فوری دارد و مسیر اقدام هموارتر میشود.
نوشتن برنامه روزانه یا هفتگی
بر اساس تحقیقات روانشناختی، نوشتن برنامهها (حتی بهصورت دستی) باعث کاهش سردرگمی ذهنی، تقویت حافظه اجرایی و ایجاد تعهد درونی برای انجام آنها میشود.
آگاهی از چرخههای انرژی ذهنی (Peak Time)
هر فرد در طول روز بازههایی از تمرکز بالا دارد. با شناخت این زمانها (مثلاً صبح زود یا عصر)، میتوان کارهای مهم را در این زمانها انجام داد تا بازدهی حداکثری حاصل شود.
مدیریت باورهای غلط درباره زمان
برخی افراد بهاشتباه باور دارند که "من همیشه وقت کم دارم" یا "نمیتونم برنامهریزی کنم". اصلاح این باورها از طریق تکنیکهای شناختدرمانی (CBT) میتواند اثر عمیقی در مدیریت زمان بگذارد.
این تکنیکها اگر بهصورت مستمر تمرین شوند، میتوانند به تغییر عادتهای ناسالم و افزایش احساس کنترل فرد بر زندگیاش منجر شوند.